کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای جان من ز هجر تو در تن بسوخته

    صد دل ز مهر روی تو بر من بسوخته

    سنگین دل تو در همه عمر از طریق مهر

    بر حال من نسوخته و آهن بسوخته

    هردم ز غصه، چیست نگویی مراد تو؟

    زین ناتوان عاشق خرمن بسوخته

    بی‌چهرهٔ چو شمع تو در خلوت تنم

    دل را چراغ مرده و روغن بسوخته

    بر درد و داغ و محنت و اندوه و رنج من

    هم مرد خسته گشته و هم زن بسوخته

    در مسکنی که این دل مسکین کشیده دم

    خرمن به باد داده و مسکن بسوخته

    چون اوحدی مرا ز غمت آتش جگر

    در آستین گرفته و دامن بسوخته

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha