کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در هر چه دیده‌ام تو پدیدار بوده‌ای

    ای کم نموده رخ، که چه بسیار بوده‌ای

    ما بارکرده رخت و طلب‌گار روی تو

    وانگه نهفته خود تو درین بار بوده‌ای

    چون اول از تو خاست که عشاق را نخواست

    آخر چه شد که از همه بیزار بوده‌ای؟

    گفتی: برو، برفتم و گفتی: بیا، دگر

    چونم فروختی که خریدار بوده‌ای؟

    آنی که یک زمان ز تو ما را گزیر نیست

    هر جا که بوده‌ایم تو ناچار بوده‌ای

    گر بوده‌ای به حلقهٔ خمارمان شبی

    مانند حلقه بر در و دیوار بوده‌ای

    گه در میانه نقط صفت گشته‌ای پدید

    گاه از کنار دایره کردار بوده‌ای

    دوش آنچه دزد برد ز ما در ضمان ماست

    یا عهده بر تو بود که بیدار بوده‌ای

    ما را مکن به رفتن بازار سرزنش

    با ما تو نیز بر سر بازار بوده‌ای

    با ما چو یک شراب ز یک جام خورده‌ای

    ما مست چون شدیم و تو هشیار بوده‌ای؟

    نوش دلست اگر شکر، ار زهر داده‌ای

    هوش روان، اگر گل، اگر خار بوده‌ای

    روزی اگر به وصل شوی یار اوحدی

    منت منه، که با دگران یار بوده‌ای

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha