کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    زان شکرین لب گر شبی کردم شکار بوسه‌ای

    از من چه رنجی؟ ای پسر، سهلست کار بوسه‌ای

    چون بیشمار از لعل خود دادی به هر کس بوسها

    یا خود خطا باشد ترا کردن شکار بوسه‌ای

    زاب دهانت مست شد دشمن، که خاکش بر دهن

    وآنگه من آشفته در رنج و خمار بوسه‌ای

    جانا، دل محرور من شد بیقرار از شوق تو

    با او به بازی بعد ازین می‌ده قرار بوسه‌ای

    روزی که خواهند از لبت عشاق عالم کامها

    هر کس تمنایی کند، ما اختیار بوسه‌ای

    آمد به لب جان از غمت، جانا، نمیگویی که: ما

    تا چند سوزیم این چنین در انتظار بوسه‌ای؟

    روزی برای اوحدی یک بوسه بفرست از لبت

    وز لعل شکربار خود کم‌گیر بار بوسه‌ای

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha