کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دولت ز در باز آمدی ما را پس از بی‌دولتی

    گر رخ نمودی ترک ما «بعداللتیا واللتی»

    می‌زیبد او را سلطنت، زیرا که پیش درگهش

    هر شب خروش عاشقان باشد چو کوس نوبتی

    از سرکشی او چون علم در جنگ با ما روز و شب

    ما در برش زاری‌کنان مانند کوس نوبتی

    دادم به زلفش دوش دل، چشمش به ترکی گفت: هی!

    او را چو کردی پیشکش، ما را نیاری خدمتی؟

    من می‌توانم بوسها دزدیدن از لعلش ولی

    چشمش چو غوغا می‌کند می‌ترسم از بی‌حرمتی

    شکر به دامن می‌کشند از لعل او تردامنان

    وانگه دل بیمار من می‌میرد از بی‌شربتی

    ای اوحدی، چون طاقت جورش نیاوردی دگر

    بر یار هر جایی منه خاطر، که صاحب غیرتی

    شهر کسانست این، دگر بر نیکوان عاشق مشو

    گردن به مسکینی بنه، مادام کندر غربتی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha