کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شب شد، به مستان اندکی تریاک بیداری بده

    رندان سیکی خواره را گر ساغری داری، بده

    زین حرفهای لاله گون چون لاله میسوزد دلم

    روی تو ما را لاله بس، ممزوج گلناری بده

    اکنون که آب از کار شد، بر خیز و آب کار کن

    بی‌کار منشین، ای پسر، آن بادهٔ کاری بده

    امشب که در دیر آمدم، زنار باید بر میان

    ای یار ترسا، حلقه‌ای زان یار زناری بده

    مستی و مستوری بهم نیکو نباشد، دلبرا

    یا پیش مستان کم نشین، یا ترک هشیاری بده

    سالیست تا من بوسه‌ای زان لب تمنی میکنم

    اکنون چو فرصت یافتم، عذرش چه می‌آری؟ بده

    دانم نیاری کام دل پیش رقیبان دادنم

    دشنام، باری، پیش تو سهلست، می‌یاری، بده

    جانا، ز خوی تند خود، چون بی‌گناهم، هر نفس

    صد بار بر دل می‌نهی، یک بوسه سر باری بده

    از هر دو گیتی اوحدی چون عاشق‌زار تو شد

    یا قصد آزارش مکن، یا ترک بیزاری بده

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha