اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۶۹۲: ای جان من ز هجر تو در تن بسوخته
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای جان من ز هجر تو در تن بسوخته صد دل ز مهر روی تو بر من بسوخته سنگین دل تو در همه عمر از طریق مهر بر حال من نسوخته و آهن بسوخته هردم ز غصه، چیست نگویی مراد تو؟ زین ناتوان عاشق خرمن بسوخته بی چهرهٔ چو شمع تو در خلوت تنم دل را چراغ مرده و روغن بسوخته بر درد و داغ و محنت و اندوه و رنج من هم مرد خسته گشته و هم زن بسوخته در مسکنی که این دل مسکین کشیده دم خرمن به باد داده و مسکن بسوخته چون اوحدی مرا ز غمت آتش جگر در آستین گرفته و دامن بسوخته اوحدی مراغه ای