کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دوست با کاروان کن فیکون

    آمد از شهر لامکان بیرون

    عور گشت از لباس بی‌چونی

    باز پوشید کسوت چه و چون

    گه بر آمد به صورت لیلی

    گه در آمد به دیدهٔ مجنون

    گاه مشهور شد به آیت نور

    گاه مذکور شد به سورهٔ نون

    چون به آب و زمین او بر رست

    ریشه و بیخهای گوناگون

    پیش کافور و زنجبیل نهاد

    عسل و تین و روغن و زیتون

    می‌سرشت این چهار جنس بهم

    مدتی چون تمام شد معجون

    دردها را درو نهاد دوا

    زهرها را ازو نبشت افسون

    اوحدی شربتی از آن بچشید

    گشت دیوانه والجنون فنون

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha