کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گر دهد یارت امان ایمن مشو

    ور ببخشاید، به جان ایمن مشو

    آن زمان کت گوید: ای من جمله تو

    جمله مکرست، آن زمان ایمن مشو

    روی او را گر ببینی آشکار

    باز خواهد شد نهان، ایمن مشو

    گر کنارت، گوید: از زر پر کنم

    تا نبندی در میان، ایمن مشو

    وقت بیگاهست، ها! گامی بپوی

    دزد همراهست، هان! ایمن مشو

    گر شوی ایمن ز خوف دزد، نیز

    از خلاف کاروان ایمن مشو

    ور نماز و روزه گمراهت کند

    از غرور این و آن ایمن مشو

    چون نهد دیوانه‌ای دانات نام

    عاقلی؟ خود را بدان، ایمن مشو

    از کرامات ار بپری در هوا

    از هوا و از هوان ایمن مشو

    ای که اندر بی‌نشانی می‌روی

    از حریف بی‌نشان ایمن مشو

    اوحدی،چون سرش آمد بر زبان

    سر نگه دار، از زبان ایمن مشو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha