کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تا فاش گشت ذکر دهان چو قند تو

    رغبت نمی‌کند به شکر دردمند تو

    محتاج قید نیست، که زندانیان عشق

    بیرون نمی‌روند به جور از کمند تو

    کشتند در کنار چمن سروها بسی

    لیکن نمی‌رسند به قد بلند تو

    گر صد غبار بر دل من باشد از غمت

    مشکل جدا شوم ز عنان سمند تو

    ور دیگری ز تیغ جفای تو سر کشد

    من سر نمی‌کشم، که شدم پای بند تو

    کردم فدای تو دل و دین و توان و جان

    تا خود کدام باشد ازین‌ها پسند تو؟

    از دردت اوحدی سخنی دارد، ای نگار

    بشنو حکایتی که کند دردمند تو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha