کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دشمن دون گر نگفتی حال من

    خود به گفتی چشم مالامال من

    هر شبی از چرخ نیلی بگذرد

    نالهای این تن چون نال من

    حال من چون خال مشکین تیره شد

    در فراق یار مشکین خال من

    کاشکی! آن روی فرخ می‌نمود

    تا ازو فرخنده گشتی فال من

    روز عمرم شب شد و پیدا نگشت

    روز این شبهای همچون سال من

    بر دل ریشم دلیلی روشنست

    راستی را پشت همچون سال من

    مرغ او بودم، چرا برمی‌تپم؟

    گر نزد تیر بلا بر بال من؟

    کاشکی!دستم به مالی می‌رسید

    کز برای دوست گشتی مال من

    وه! که روز اوحدی بی‌روی دوست

    شد سیه چون نامهٔ اعمال من

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha