کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بیار آن، باده، تا دل را به نور او بر افروزم

    که بوی دوست می‌آرد نسیم باد نوروزم

    به عشقم سرزنش کردی ،ببین آن روی را امشب

    که عذرم خود ترا گوید که: من روشن‌تر از روزم

    مگو احوال درد من به پیش هر هوسبازی

    که جز عاشق نمی‌داند حکایت‌های مرموزم

    رها کن، تا بمیرد شمع پیش او ز رشک امشب

    که چون باید ز عکس او دگر بارش بر افروزم

    رقیب از رشک من هر دم گریبان گو: بدر بر خود

    که من چشم از جمال او نمی‌دانم که: بردوزم

    من مفلس نمی‌خواهم جلوس تخت فیروزه

    که از رخسار او، حالی، جلیس بخت پیروزم

    نگارینا، چه بد کردم؟ که نیک از من شدی غافل

    نه نیکست این که آزردی به گفتار بد آموزم

    من از حیرت نمی‌دانم حدیث خویشتن گفتن

    ز قول اوحدی بشنو سخن‌های جگر سوزم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha