کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گر مرغ این هوایی، بال و پرت بسوزم

    ور حال دل نمایی، دل در برت بسوزم

    من شمع گشتم و تو پروانه، تا به زاری

    در پای من بمیری، من در برت بسوزم

    چون ز آتشت بسوزم دیگر بشارت آرم

    تا بنگرم که هستی، زان بهترت بسوزم

    خاکسترت کنم من روزی در آتش خود

    وز دستم ار بنالی خاکسترت بسوزم

    چون عودت ار بسازم، ایمن مشو، که من گر

    در پرده‌ات بسازم، در دیگرت بسوزم

    تا غرق عشق گردی در بحر بی‌نشانی

    هم بادبان ببرم، هم لنگرت بسوزم

    وقتی که نام خود را مؤمن کنی ز طاعت

    مؤمن کنی، ولیکن چون کافرت بسوزم

    زان رنگ و بوی چندین چون گل مخند، کین جا

    گر زانکه عود خامی بر مجمرت بسوزم

    گفتی: خلاص یابد، هر زر که خالص آید

    من در خلاص غیرت سیم و زرت بسوزم

    هان! تا چو اوحدی تو بر هر دری نگردی

    ورنه چو خاک کوچه بر هر درت بسوزم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha