کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    درهجر تو درمان دل خسته ندانم

    زان پیش که روزی به غمت می‌گذرانم

    گفتی که: به وصلم برسی زود، مخور غم

    آری، برسم، گر ز غمت زنده بمانم

    بر من ز دلست این همه، کو قوت پایی؟

    تا دل بتو بگذارم و خود را برهانم

    جانا، چو به نقد از بر من دل بربودی

    همنقد بده بوسه، که من وعده ندانم

    دیدی که: چو دادم دل خود را بتو آسان

    بگذشتی و بگذاشتی از پی نگرانم؟

    جان از کف اندوه تو آسان نتوان برد

    اینست که از روی تو دوری نتوانم

    دی با من آسوده دلی دیدی و دینی

    امروز نگه کن که: نه اینست و نه آنم

    ای مسکن من خاک درت، بر من مسکین

    بیداد مکن پر، که جوانی و جوانم

    از پای دلم اوحدی ار دست بدارد

    خود را به سر کوی تو روزی برسانم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha