کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به تازه باد جدایی گلی ببرد ز باغم

    که همچو بلبل مسکین از آن به درد و به داغم

    اگر حدیث مشوش کنم بدیع نباشد

    که از فراق عزیزان مشوشست دماغم

    مرا مبر به تفرج، مکن حدیث تماشا

    که بر جمال رخ او، نه مرد گلشن و راغم

    چراغ خویش به آتش گرفتمی همه وقتی

    چه آتشست جدایی؟ کزان بمرد چراغم

    از آنزمان که ببستند باغ وصل ترا در

    نه میل بود به صحرا، نه دل کشید به باغم

    همیشه با دل فارغ نشستمی من و اکنون

    خیال روی تو فرصت نمی‌دهد به فراغم

    چو اوحدی گرو از بلبلان اگر چه ببردم

    ز هجرت، ای گل رنگین، زبان گرفته چو زاغم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha