اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۵۴۲: به تازه باد جدایی گلی ببرد ز باغم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به تازه باد جدایی گلی ببرد ز باغم که همچو بلبل مسکین از آن به درد و به داغم اگر حدیث مشوش کنم بدیع نباشد که از فراق عزیزان مشوشست دماغم مرا مبر به تفرج، مکن حدیث تماشا که بر جمال رخ او، نه مرد گلشن و راغم چراغ خویش به آتش گرفتمی همه وقتی چه آتشست جدایی؟ کزان بمرد چراغم از آنزمان که ببستند باغ وصل ترا در نه میل بود به صحرا، نه دل کشید به باغم همیشه با دل فارغ نشستمی من و اکنون خیال روی تو فرصت نمی دهد به فراغم چو اوحدی گرو از بلبلان اگر چه ببردم ز هجرت، ای گل رنگین، زبان گرفته چو زاغم اوحدی مراغه ای