کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به دکان می‌فروشان گروست هر چه دارم

    همه خنب‌ها تهی گشت و هنوز در خمارم

    ز گریزپایی من چو خبر به خانه آمد

    نتوان به خانه رفتن، که ز خواجه شرم دارم

    ز جهانیان برآمد خبرم به می‌پرستی

    کس ازین خبر ندارد که چه رند خاکسارم؟

    سر بد پسندم آخر که چه فتنه کرد، دیدی

    دل کژ گمان من بین که: هنوز امیدوارم

    دل و دین و دانشی را، که به عمر حاصل آمد

    همه کردم اندرین کار و بدان که: در چه کارم؟

    مگرم دهند راهی به کلیسای گبران

    که به خانقاه رفتم شب و کس نداد بارم

    خبر عنایت او ز کسی شبی شنیدم

    به امید آن عنایت شب و روز می‌گذارم

    به قیامت ار برآید تن من ز خاک محشر

    دل من ز شرمساری نهلد که: سر برآرم

    بر اوحدی مگویید دگر حکایت من

    چو نماند رخت و باری که به اوحدی سپارم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha