کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    همه کامیم برآید، چو در آیی ز درم

    که مرید توام و نیست مراد دگرم

    بر سر من بنهد دست سعادت تاجی

    اگر آن ساعد و دست تو بسازد کمرم

    پیش دل داشته بودم ز صبوری سپری

    مرهمی ساز، که تیر تو گذشت از سپرم

    رشته‌ای نیست نصیحت، که ببندد پایم

    سوزنی نیست ملامت، که بدوزد نظرم

    فال می‌گیرم وزین جا سفری نیست مرا

    ور بود هم بسر کوی تو باشد سفرم

    هیچ جایی ز تو خالی چو نمی‌شاید دید

    غرضم جمله تو باشی، چو به جایی نگرم

    راز عشق تو ببیگانه نمی‌شاید گفت

    اشک با دیده همی گوید و خون با جگرم

    هر شبی پیش خیال تو بمیرم چون شمع

    تا کند زنده به بوی تو نسیم سحرم

    بوی پیراهنت آورد مرا باز پدید

    ورنه در پیرهن امروز که دیدی اثرم؟

    بر من سوخته یک روز به پایان نرسید

    که نیاورد فراق تو بلایی به سرم

    هر چه جز روی تو، زو دیده بدوزم، که خطاست

    هر چه جز نام تو، زان گوش ببندم، که کرم

    گم شدم در غمت، ار حال دل من پرسی

    ز اوحدی پرس، که او با تو بگوید خبرم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha