کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به یک نظر چو ببردی دل زبون ز برم

    چرا به دیدهٔ رحمت نمی‌کنی نظرم؟

    به تن ز پیش تو دورم، ولی دلم بر تست

    نگاه دار دلم را، که سوختی جگرم

    روا مدار که: با دشمنان من شب و روز

    تو جام بر لب و من بی‌لب تو جامه درم

    بدان صفت زده‌ای خیمه بر دلم شب و روز

    که سال و ماه تو گویی به خیمهٔ تو درم

    ز هر چه خلق بگویند و هر سخن که رود

    به جز حدیث تو چیزی نمی‌کند اثرم

    به ترک آینه گفتم چو عاشق تو شدم

    ز بیم آنکه مبادا به خویشتن نگرم

    شنیده‌ام که: ترا با شکستگان کاریست

    بدان نشاط و هوس دم بدم شکسته‌ترم

    خیال بود که: وقتی به رغم بدگویان

    شب فراق به پرسش در آمدی ز درم

    کنون ز نیمه ره او نیز باز می‌گردد

    که راه سیل گرفتست از آب چشم ترم

    چه جور ازین بتر آخر؟ که از برای یکی

    به پیش تیر جفای هزار کس سپرم

    دلت ببخشد و بر حال من نبخشی تو

    ز آه اوحدی ار بشنوی شبی خبرم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha