کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دیوانه می‌شد از غم او گاه گاه دل

    زان بستم اندر آن سر زلف سیاه دل

    دل را درین حدیث ملامت نمی‌کنم

    این جرم دیده بود،ندارد گناه دل

    دل خسته‌ام ولی نتوان رفت هر نفس

    پیش رخ چو آینهٔ او؟ که: آه دل!

    بسیار می‌کشد به زنخدان او دلم

    ای سینه، همتی، که نیفتد به چاه دل

    ای دیده، مردمی کن و چشمی به راه دار

    آخر نه هم به قول تو گم کرده راه دل؟

    جانا، چو زلف با دل شوریده بد مشو

    دانی که: هست روی ترا نیک خواه دل؟

    گر شمع صورت تو نگشتی دلیل جان

    هرگز به کوی عشق نمی‌برد راه دل

    در جهان نهاد مهر ترا اوحدی، مگر

    ترسد از آنکه راز ندارد نگاه دل؟

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha