کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    اگر به مجلس قاضی نموده‌اند که: مستم

    مرا ازان چه تفاوت؟ که رند بودم و هستم

    مرا چه سود ملامت؟ به یاد بادهٔ روشن

    که پند کس ننیوشم کنون که توبه شکستم

    اگر چه گوشه گرفتم ز خلق و روی نهفتم

    گمان مبر که ز دام تو شوخ دیده برستم

    گمان مبر که بدوزم نظر ز روی تو هرگز

    که من چو صنع ببینم خدای را بپرستم

    شکایت تو به دیوار می‌کنم به ضرورت

    چو اعتماد ندارم که: قاصدی بفرستم

    دلم تعلق اگر با دهان تنگ تو دارد

    روا بود که بگویم که: دل به هیچ ببستم

    دل ببردی و جانم در اوفتاد به آتش

    کناره کردی و من در میان خاک نشستم

    هزار بار دلم را شکسته‌ای به جفاها

    که هیچ بار نگفتی: دل که بود؟ که خستم

    چو محتسب پی رندان رود ز بهر ملامت

    مکن حمایت من پیش او، که صوفی و مستم

    ستمگرا، چه بر آید ز دست من که نبردی؟

    قرار و صبر و دل و دین و هر چه بود به دستم

    به اوحدی دل من پای بند بود همیشه

    ترا بدیدم و از بند او تمام برستم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha