کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عشق همان به که به زاری بود

    عزت عشق از در خواری بود

    دست بگیرد دل درویش را

    دوست که در مهد و عماری بود

    هم نکند صید چنان آهویی

    گر سگ ما شیر شکاری بود

    از گل و باغش نبود چاره‌ای

    دیده که چون ابر بهاری بود

    یار مرا می‌کشد از عشق خود

    کشتن عشاق چه یاری بود؟

    روز که بی‌وصل بر آید ز کوه

    در نظر من شب تاری بود

    هم بکند چارهٔ او اوحدی

    چون شب رندی و سواری بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha