به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
سخت زیبا دلبرست او، چشم بد دور از رخش
ماه را ماند که میتابد همی نور از رخش
این پریوش را اگر فردا به فردوس آورند
رخ چو بنماید، خجل گردد بسی حور از رخش
گر به بستان آید آن گلچهر با این غنج و ناز
گل بماند در حجاب و غنچه مستور از رخش
آیت نصرة بسی خوانم، که از راه وصال
باز گردد لشکر امید منصور از رخش
همچو من در هجر جانان دور باد از کام دل
آنکه میدارد مرا بیموجبی دور از رخش
آنچه مقدور من بیچاره بود، از جان و دل
رفت بر باد و نشد یک بوسه مقدور از رخش
دست گیرد اوحدی را بیشک، ار دستان او
داستانی باز گوید پیش دستور از رخش
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.