کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ما به ابد می‌بریم عشق ترا از ازل

    در همه عالم که دید عشق چنین بی‌خلل؟

    از سر من شور تو هیچ نیاید برون

    گر چه سر آید زمان ور چه در آید اجل

    هیچ کسم، گر بدل بر تو گزینم به دل

    هیچ کسی خود بدل بر تو گزیند بدل؟

    شمع لبت را بدید، مهر گرفت از عقیق

    موم دهانت بدید مهر گرفت از عسل

    راهرو عقل را زلف تو دارالامان

    کار کن روح را لطف تو بیت‌العمل

    بوده ز جور تو ما در همه وقتی زبون

    گشته به مهر تو ما در همه گیتی مثل

    ماه شبستان تو مورچهٔ وتخت جم

    وصل تو و جان ما یوسف و سیم دغل

    زلف تو تن را نوشت سورهٔ نون بر ورق

    قد تو دل را نهاد لوح الف در بغل

    چشم مرا از لبت نیست گزیری که، هست

    لعل لبت را شکر، چشم سرم را سبل

    فوت نشد نکته‌ای از کشش و از جسش

    با لب و زلف ترا مرتبهٔ عقد و حل

    اوحدی از دیر باز فتنهٔ تست، ای غزال

    تا نشود ناامید زود نیوش این غزل

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha