کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نیست عیب ار دوست می‌دارم منش

    با چنان رویی که دارد دشمنش؟

    دشمن از دستم گریبان گو: بدر

    من نخواهم داشت دست از دامنش

    از دری کندر شود ماهی چنین

    مهر گو: هرگز متاب از روزنش

    کس نمیخواهم که گردد گرد او

    تا گذار باد بر پیراهنش

    آه من گر خود بسوزد سنگ را

    باد باشد با دل چون آهنش

    عشق را با عقل اگر جمع آورند

    سالها با هم نکوبد هاونش

    آنکه جز گردنکشی با من نکرد

    گر بمیرم خون من در گردنش

    گر نسوزد بر منش دل عیب نیست

    مردهٔ ما خود نیرزد شیونش

    اوحدی، با یار گندم گون اگر

    میل داری، خوشه چین از خرمنش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha