اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۳۴۲: عشق همان به که به زاری بود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عشق همان به که به زاری بود عزت عشق از در خواری بود دست بگیرد دل درویش را دوست که در مهد و عماری بود هم نکند صید چنان آهویی گر سگ ما شیر شکاری بود از گل و باغش نبود چاره ای دیده که چون ابر بهاری بود یار مرا می کشد از عشق خود کشتن عشاق چه یاری بود؟ روز که بی وصل بر آید ز کوه در نظر من شب تاری بود هم بکند چارهٔ او اوحدی چون شب رندی و سواری بود اوحدی مراغه ای