کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    من که خمارم، به مسجدها مده را هم دگر

    کین زمان میخوردم و در حال می‌خواهم دگر

    محنت من جمله از عشقست و رنج از آگهی

    باده‌ای در ده، که عقلم هست و آگاهم دگر

    رحم بر گمراه و سرگردان نگفتی: واجبست؟

    رحمتی بر من، که سرگردان و گمراهم دگر

    مدتی در بسته بودم دیده از دیدار خواب

    صورت او در خیال آمد ز ناگاهم دگر

    روی گندم‌گون او با من نمی‌دانم چه کرد؟

    این همی دانم که: همچون کاه می‌کاهم دگر

    با زنخدانش مرا میلیست، می‌دانم که: زود

    خواهد افگندن به بازی اندر آن چاهم دگر

    هم ببخشیدی دلش بر نالهٔ شبهای من

    گر به گوش او رسیدی ناله و آهم دگر

    من که بر عشقم بریدستند ناف از کودکی

    چون توان از عشق ببریدن با کراهم دگر؟

    اوحدی امسال اگر آهنگ رفتن می‌کند

    گو: سفر می‌کن، که من حیران آن ماهم دگر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha