کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شهر بگرفت آن کمان ابرو به بالای چو تیر

    خسروان را جای تشویشست ازان اقلیم گیر

    بردمش پیش امیری، تا بخواهم داد ازو

    چون بدید او را، ز من آشفته دل‌تر شد امیر

    هر دبیری را که فرمایم نبشتن نامه‌ای

    پیش او جز شرح حال خویش ننویسد دبیر

    آن تن همچون خمیر سیم و آن موی دراز

    کرد باریکم چو مویی کش برآرند از خمیر

    میل عاشق چون کند دلبر؟ چو نپسندد ر قیب

    داد مسکین کی دهد سلطان؟ چو نگذارد وزیر

    در دل او عاقبت یک روز تاثیری کند

    ناله و آهی که هر شب میرسانم تا اثیر

    هر که همچون اوحدی خود را نخواهد مبتلا

    گو: نظر کمتر فکن بر روی یار بی‌نظیر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha