کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یار ار نمی‌کند به حدیث تو گوش باز

    عیبی نباشد، ای دل مسکین، بکوش باز

    چون پیش او ز جور بنالی و نشنود

    درمانت آن بود که بر آری خروش باز

    هر گه که پیش دوست مجال سخن بود

    رمزی سبک در افکن و می‌شو خموش باز

    ای باد صبح، اگر بر آن بت گذر کنی

    گو: آتشم منه، که در آیم به جوش باز

    حیران از آن جمال چنانم که بعد ازین

    گر زهر می‌دهی نشناسم ز نوش باز

    گفتی به دل که: صبر کن، او بی‌قرار شد

    دل را خوشست با سخنانت به گوش باز

    خواهم بر آستان تو یک شب نهاد سر

    آن امشبست گر نبرندم به دوش باز

    چون سعی ما به صومعه سودی نمی‌کند

    زین پس طواف ما و در می‌فروش باز

    گر اوحدی به هوش نیاید شگفت نیست

    مست غم تو دیرتر آید به هوش باز

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha