کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر دم برم به گریه پناه از فراق یار

    آه! از جفای دشمن و آه از فراق یار!

    نشگفت! اگر شکسته شوم در غمش، که هست

    بارم چو کوه و روی چو کاه از فراق یار

    تا آن دو هفته ماه ز من دور شد، شدست

    روزم چو هفته، هفته چو ماه از فراق یار

    چون جان به لب رسید و دل از غم خراب شد

    تن نیز گو: ممان و بکاه از فراق یار

    باری، به هیچ نوع خلاصم ز رنج نیست

    گاه از فلک برنجم و گاه از فراق یار

    چشمم چو صبح گشت سپید از جفای چرخ

    صبحم چو شام گشت سیاه از فراق یار

    هر لحظه آتشی به جگر می‌رسد مرا

    خواه از وصال دشمن و خواه از فراق یار

    تا کی نشیند آخر ازین گونه اوحدی؟

    دل در خیال و چشم به راه از فراق یار

    ای دل، تو روز وصل همین نوحه می‌کنی

    معلوم شد که نیست گناه از فراق یار

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha