کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    روزی کنی به سنگ فراقم جدا ز خود

    روزی چنان شوی که ندانم ترا ز خود

    من آشنای روی تو بودم، مرا ز چه

    بیگانه می‌کنی دگر، ای آشنا، ز خود؟

    هر گه که پر شود ز خیالت ضمیر من

    پر بینم این محله و شهر و سرا ز خود

    وقتی به حال خود نظرم بود و این زمان

    گشتم چنان، که یاد نیاید مرا ز خود

    چون عاشق توام، چه برم نام خویشتن؟

    چون درد من ز تست، چه جویم دوا ز خود؟

    ای اوحدی، اگر نه جدایی ز سر کار

    او را بکوش تا نشناسی جدا ز خود

    غیر از تو هیچ کس نشناسم بلای تو

    سعیی بکن، که دور کنی این بلا ز خود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha