به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
تو را که گفت که من بیتو میتوانم بود
که مرگ بادا گر بیتو زنده دانم بود
اگر به پیش کسی جز تو بستهام کمری
گواه باش که: زنار در میانم بود
درون خویش بپرداختم ز هر نقشی
مگر وفای تو کندر میان جانم بود
هزار بار مرا سوختی و دم نزدم
که مهر در جگر و مهر بر زبانم بود
سکونت از من دل خسته در جدایی خود
طلب مدار، که ساکن نمیتوانم بود
بگفت راز دل اوحدی به مرد و به زن
سرشک دیده، که در عشق ترجمانم بود
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.