به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
هر که با عارض زیبای تو خو کرده بود
گر دمی با تو برآرد نه نکو کرده بود
گر به مشک ختنی میل کند عین خطاست
هر که او چین سر زلف تو بو کرده بود
پیش چو گان سر زلف تو آن یارد گشت
که بر زخم جفا صبر چو گو کرده بود
بارها زلف تو، دانم، که بر روی تو خود
شرح سودای مرا موی به مو کرده بود
کاسهٔ سر ز تمنای تو خالی نکنم
و گرم کوزهگر از خاک سبو کرده بود
هر دلی کان نشود نرم بسوز غم تو
نه دلست آن، مگر از آهن و رو کرده بود
اوحدی گر ز فراق تو ننالد چه کند؟
در همه عمر چو با وصل تو خو کرده بود
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.