کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به من از دولت وصل تو مقرر می‌شد

    کارم از لعل گهربار تو چون زر می‌شد

    دوش گفتم: بتوان دید به خوابت، لیکن

    با فراق تو کرا خواب میسر می‌شد؟

    بارها شمع بکشتم که نشینم تاریک

    خانه دیگر ز خیال تو منور می‌شد

    عقل دل را ز تمنای تو سعیی می‌کرد

    عشق می‌آمد و او نیز مسخر می‌شد

    گر چه بسیار بگفتیم نیامد در گوش

    خوشتر از نام تو، با آنکه مکرر می‌شد

    شرح هجران تو گفتم: بنویسم، لیکن

    ننوشتم ، که همه عمر در آن سر می‌شد

    اوحدی را غزل امروز روانست، که شب

    صفت خط تو می‌کرد و سخن تر می‌شد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha