کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نی بین که چون به درد فغانی همی کند؟

    هر دم ز عشق ناله بسانی همی کند

    او را همی زنند به صد دست در جهان

    وز زیر لب دعای جهانی همی کند

    سر بسته سر سینهٔ عشق بی‌نوا

    از نی شنو، که راست بیانی همی کند

    بادیش در سرست و هوایی همی پزد

    دستیش بر دلست و فغانی همی کند

    راهی همی زند دل عشاق را وزان

    بر چهره‌شان ز اشک نشانی همی کند

    گاه از گرفت و گیر بلایی همی کشد

    گه با گشاد و بست قرانی همی کند

    هر ساعتیش راه روان می‌دهند و او

    دم در کشیده جذب روانی همی کند

    آن بی‌زبان پردهن ساده بین که چون

    هر دم حکایتی به زبانی همی کند؟

    دف هر زمان چو نی سرانگشت می‌گزد

    زان فتنها که نی به زمانی همی کند

    در جان نشست هر چه ز دل گفت دم بدم

    صید دلی و غارت جانی همی کند

    چون اوحدی ز زخم پراگنده پیر شد

    و آن پیر بین که کار جوانی همی کند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha