کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گر کسی در عشق آهی می‌کند

    تا نپنداری گناهی می‌کند

    بیدلی گر می‌کند جایی نظر

    صنع یزدان را نگاهی می‌کند

    با دم صاحبدلان خواری مکن

    کان نفس کار سپاهی می‌کند

    آنکه سنگی می‌نهد در راه ما

    از برای خویش چاهی می‌کند

    گر بنالد خسته‌ای معذور دار

    زحمتی دارد، که آهی می‌کند

    عشق را آن کو سپه سازد به عقل

    دفع کوهی را به کاهی می‌کند

    گر کند رندی نظر بازی، رواست

    محتسب هم گاه‌گاهی می‌کند

    یک دم از خاطر فراموشم نشد

    آنکه یادم هر به ماهی می‌کند

    چند نالیدم و آن بت خود نگفت:

    کین تضرع دادخواهی می‌کند

    اوحدی را گر چه از غم بیمهاست

    هم به امیدش پناهی می‌کند

    اشتر حاجی نمی‌داند که چیست؟

    بار بر پشتست و راهی می‌کند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha