کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آنرا که چون تو لاله رخی در سرا بود

    میلش به دیدن گل و سوسن چرا بود؟

    سرو و سمن به قد تو مانند و روی تو

    گر سرو با کلاه و سمن در قبا بود

    در پای خود کشی به ستم هر دمی مرا

    بیچاره عاشقی که به دست شما بود

    با این کمان و دست که ما راست، پیش تو

    گر تیر بر نشانه زنیم از قضا بود

    باری روا کن از دهن خویش کام من

    زان پس گرم به جور بسوزی روا بود

    یا زلف را مهل که کند قصد خون من

    یا بوسه‌ای بده که مرا خون بها بود

    یک دم دلم ز درد تو خالی نمی‌شود

    من دل ندیده‌ام که چنین مبتلا بود

    گویی: به صبر چاره کن این روز عشق را

    آخر به روز عشق صبوری کجا بود؟

    نام دوا مبر بر عاشق، که مرگ به

    رنجور عشق را که نظر بر دوا بود

    گفتی: شنیده‌ام سخن اوحدی، عجب!

    کس چشم آن نداشت که گوشت به ما بود

    گر زانکه خون من بخوری از تو طرفه نیست

    کان کو غم شما خورد اینش سزا بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha