کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دلبران جمله غلام لب چون نوش تواند

    بندهٔ حلقهٔ زلفین و بنا گوش تواند

    وانکه بردند به گردون ز کله داری سر

    هم کمر بستهٔ آن قد قباپوش تواند

    بر سر ناله و فریاد جهانی زن و مرد

    سال و ماه از غم لعل لب خاموش تواند

    باده نوشان لبت جمله خرابند امروز

    تا چه در ساغرشان بود؟ که بی‌هوش تواند

    پردلانی، که ز سر پنجه سخن می‌گفتند

    همه بی‌توش و تن از هجر تن و توش تواند

    بس درون سوخته کندر شب هجران چون دیگ

    بر سر آتش سودای جگر جوش تواند

    اوحدی دوش به کف جان و دلی داشت، کنون

    هر دو در بند سر گیسوی بر دوش تواند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha