کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر که صید او شود با دیگری کارش نباشد

    وانکه داغ او گرفت از بندگی عارش نباشد

    نیست عیبی اندرین گوهر،ولیکن من شکستش

    می‌کنم، تاهیچ کس جز من خریدارش نباشد

    طالب مقصود را از در نشاید باز گشتن

    آستان را بوسه باید داد، اگر بارش نباشد

    دوستان گویند: کز دردش به غایت می‌گدازی

    چون کند بیچاره رنجوری؟ که تیمارش نباشد

    هر که عاشق باشد او را، می‌نپندارم، که در دل

    حرقتی، یا رقتی در چشم بیدارش نباشد

    عشق و مستوری بهم دورند و راه پاکبازی

    آن کسی آسان رود کین شیشه در بارش نباشد

    در خرابات امشبم رندی به مستی دید و گفتا:

    این چنین صوفی، عجب دارم، که زنارش نباشد

    فکرتم هر لحظه میگوید که: جان در پایش افشان

    کار جان سهلست، می‌ترسم سزاوارش نباشد

    گر مسلمانی، نگه کن در گرفتاران به رحمت

    کافرست آن کس که رحمی بر گرفتارش نباشد

    راه عشق و سر درد و وصف مهر ماهرویان

    هر کسی گوید، ولی این نالهٔ زارش نباشد

    اوحدی امیدوار تست و دارد چشم یاری

    گر تو یار او نباشی، هیچ کس یارش نباشد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha