کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به یک نظر دل شهری شکاردانی کرد

    همیشه جور کنی و آشکاردانی کرد

    ز طره غالیه بر یاسمین توانی برد

    به شیوه معجزه با خنده یار دانی کرد

    چو باد اگرچه گذر می‌کنی بهر سویی

    به سوی ما نه همانا گذار دانی کرد

    اگر مراد دل خود طلب کنیم از تو

    مراد دشمن ما اختیار دانی کرد

    تو این ستیزه و ناز و عتاب و شوخی را

    اگر به ترک بگویی چه کار دانی کرد؟

    چه پرسمت ز وفا، گویی: آن نمی‌دانم

    ولی چو بوسه بخواهم کناردانی کرد

    ستم که بر دل من کرده‌ای، عجب دارم

    که گر به یاد تو آرم شمار دانی کرد

    اگر چه طفلی و خود را نهی به نادانی

    هنوز چارهٔ چون من هزار دانی کرد

    نگار چهره بپوشی ز اوحدی، لیکن

    به خون دیده رخش را نگار دانی کرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha