کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تویی که از لب لعلت گلاب می‌ریزد

    ز زلف پرشکنت مشک ناب می‌ریزد

    متاب زلف خود، ای آفتاب رخ، دیگر

    که فتنه زآن سر زلف به تاب می‌ریزد

    به هر سخن، که لب همچو شکر تو کند

    مرا دگر نمکی بر کباب می‌ریزد

    به یاد روی تو هر بامداد دیدهٔ من

    ستاره در قدم آفتاب می‌ریزد

    مرا بر آتش هجرت جگر چنین خسته

    تو چشم خیرهٔ من بین که: آب می‌ریزد

    ز خوی تند خود، ای ترک،بر حذر میباش

    که این غبار ستم بر خراب می‌ریزد

    تو سیم خواسته‌ای ز اوحدی و دیدهٔ او

    ز مفلسی همه در در جواب می‌ریزد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha