کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    با زلف او مردانگی باد صبا را می‌رسد

    وز روی او دیوانگی زلف دو تا را می‌رسد

    هست از میان او کمر بر هیچ، آری در جهان

    بر خوردن از سیمین برش بند قبا را می‌رسد

    با دشمنان هم خانگی زآن دوست میزیبد نکو

    از دوستان بیگانگی آن آشنا را می‌رسد

    گر تیره طبعی دور گشت از مجلس ما، گو: برو

    کین رندی و دردی کشی اهل صفا را می‌رسد

    آنرا که هست از عشق او رخ در سلامت بعد ازین

    گو: نام عشق او مبر، کین شیوه ما را می‌رسد

    ما را بکشت آن بی‌وفا، بی‌موجب و ما شادمان

    بی‌موجبی عاشق کشی آن بی‌وفا را می‌رسد

    گر اوحدی از نیستی در عشق او دم میزند

    ما نیستانیم، ای پسر، هستی خدا را می‌رسد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha