به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
زلف را تاب دام و خم برزد
همه کار مرا بهم برزد
دفتر دوستان خود میخواند
به سر نام من قلم برزد
صورت ماه را رقم بستر
آنکه این چهره را رقم برزد
آتشی کندرین دل از غم اوست
به سر شعلهای غم برزد
گلبن وصل او به طالع من
سر به سر غنچهٔ ستم برزد
شد ز چشم ترم به خشم، چو دید
لب خشک مرا، که نم برزد
آه کردم ز درد عشقش و گفت:
اوحدی را ببین، که دم برزد
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.