به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
چاره سگالیدنم فایدهای چون نکرد
آتش هجران تو جز جگرم خون نکرد
نیست کسی در جهان کش چو من شیفته
زلف چو مفتول تو عاشق و مفتون نکرد
سر و چمن، گر چه هست تازه، ولی همچو تو
نکتهٔ شیرین نگفت، شیوهٔ موزون نکرد
درد نهان مرا هیچ علاجی نبود
عقرب زلف ترا هیچ کس افسون نکرد
زخم که من میخورم، سینهٔ رامین نخورد
گریه که من میکنم، دیدهٔ مجنون نکرد
عاشق صادق کسیست کو سخن و سر تو
تنزد و باکس نگفت، خون شد و بیرون نکرد
روز نشد هیچ شب کاوحدی از هجر تو
نعره دگر سان نداشت، ناله دگرگون نکرد
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.