اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۱۹۶: چاره سگالیدنم فایدهای چون نکرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چاره سگالیدنم فایده ای چون نکرد آتش هجران تو جز جگرم خون نکرد نیست کسی در جهان کش چو من شیفته زلف چو مفتول تو عاشق و مفتون نکرد سر و چمن، گر چه هست تازه، ولی همچو تو نکتهٔ شیرین نگفت، شیوهٔ موزون نکرد درد نهان مرا هیچ علاجی نبود عقرب زلف ترا هیچ کس افسون نکرد زخم که من می خورم، سینهٔ رامین نخورد گریه که من می کنم، دیدهٔ مجنون نکرد عاشق صادق کسیست کو سخن و سر تو تن زد و باکس نگفت، خون شد و بیرون نکرد روز نشد هیچ شب کاوحدی از هجر تو نعره دگر سان نداشت، ناله دگرگون نکرد اوحدی مراغه ای