کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نیامد وقت آن کز من بخواهی عذرآزارت؟

    دلم را شربتی سازی ز لعل چاشنی دارت؟

    دل از دستم برون بردی که با ما سر در آری تو

    بما سر در نیاوردی و سرها رفت در کارت

    گمان بردم که: میجوید دلت وصل مرا، لیکن

    مرا کمتر بجویی تو، که میجویند بسیارت

    هم امروز از جهان دیدن فرو بندم دو بینایی

    اگر دانم که: فردا من نخواهم دید دیدارت

    سرم را می‌کنی پر شور و بردل می‌نهی منت

    دلم را میکشی در خون و برجان می‌نهم بارت

    ز روی راستی با تو ندارد سرو مانندی

    که: گر در بوستان آیی، بمیرد پیش رخسارت

    گل وصلی به دستم چون نمی‌آید چه بودی‌ار

    کسی بودی که برکندی ز پای اوحدی خارت؟

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha