کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گرچه صد بارم برانند از برت

    بر نمی‌دارم سر از خاک درت

    تا ابد منظور جانی، زانکه دل

    در ازل کرد این نظر بر منظرت

    زاهد از سر تو ز آن رو غافلست

    کو نمی‌بیند به محراب اندرت

    هر صباحی تازه گردد جان ما

    از نسیم طرهٔ جان پرورت

    همچو جان وصل تو ما را در خورست

    گر چه جان ما نباشد در خورت

    هر چه بود اندر سر کار تو شد

    خود به چیزی در نمی‌آید سرت

    شیر گیران پلنگ انداز را

    کرد عاجز پنجهٔ زور آورت

    بر نگیرد سر ز خط امر تو

    هر که شد چون اوحدی فرمان برت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha