کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    روی خود بنمود و هوش از ما ببرد

    طاقت و هوش از تن شیدا ببرد

    دل شکیب از روی خوب او نداشت

    زان میان بگذاشتیمش تا ببرد

    روی او چون دید نقش ما و من

    نام من گم کرد و رخت ما ببرد

    زین جهان من داشتم جان و دلی

    این به دست آورد و آن در پا ببرد

    من چنین در جوش و آتش ناپدید

    گر نهان آمد، مرا پیدا ببرد

    دانش و دین مرا آن چشم ترک

    روز غارت بود، در یغما ببرد

    از دل من بود هر غوغا که بود

    پیش او رفت آن دل و غوغا ببرد

    راه فردا بر گرفت از امشبم

    کامشبم بگرفت و تا فردا ببرد

    تا قیامت هر که گوید سرعشق

    قطره‌ای باشد، کزین دریا ببرد

    جای آن هست ار کنی جوش و فغان

    اوحدی، کش عشق او از جا ببرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha