به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
موی فشانم دگر عشق به درها ببرد
در همه عالم ز من ناله خبرها ببرد
روی چو گلبرگ تو اشک مرا سیم کرد
مطرب ما این نوا برزد و زرها ببرد
من ز سفرهای خود سود بسی داشتم
عشق تو در باختن سود سفرها ببرد
داشتم از شاخ عمر وعدهٔ برخوردنی
باد فراقت به باغ بر زد و برها ببرد
باز نیاید به هوش عاشق رویت، که او
توش ز تنها ربود، هوش ز سرما ببرد
زلف تو دل برد و هست در پی جان، ای عجب!
بار کجا میهلد، دوست، که خرها ببرد؟
داشت دلی اوحدی، نقد و دگر چیزها
این دو بر آتش بسوخت عشق و دگرها ببرد
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.