کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    موی فشانم دگر عشق به درها ببرد

    در همه عالم ز من ناله خبرها ببرد

    روی چو گلبرگ تو اشک مرا سیم کرد

    مطرب ما این نوا برزد و زرها ببرد

    من ز سفرهای خود سود بسی داشتم

    عشق تو در باختن سود سفرها ببرد

    داشتم از شاخ عمر وعدهٔ برخوردنی

    باد فراقت به باغ بر زد و برها ببرد

    باز نیاید به هوش عاشق رویت، که او

    توش ز تنها ربود، هوش ز سرما ببرد

    زلف تو دل برد و هست در پی جان، ای عجب!

    بار کجا می‌هلد، دوست، که خرها ببرد؟

    داشت دلی اوحدی، نقد و دگر چیزها

    این دو بر آتش بسوخت عشق و دگرها ببرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha