کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    طراوت رخت آب سمن تمام ببرد

    رخت ز گل نم و از آفتاب نام ببرد

    غلام کیستی، ای خواجهٔ پری‌رویان؟

    که دیدن تو دل از خواجه و غلام ببرد

    همی گذشتی و برمن لبت سلامی کرد

    سلامت من مسکین بدان سلام ببرد

    به هیچ چوب سرمن فرو نیامده بود

    غم تو آمد و از دست من زمام ببرد

    چو آفتاب ترا از کنار بام بدید

    پگاه تر علم خویش را ز بام ببرد

    نسیم صبح ز زلف تو نافه‌ای بگشود

    به نام تحفه فرو بست و تا به شام ببرد

    ز رشک روی تو گل سرخ گشت و کرد عرق

    چو رنگ روی ترا باد صبح نام ببرد

    امام شهر چو محراب ابروی تو بدید

    سجودکرد، که هوش از سر امام ببرد

    حکایت من و زلف تو کی تمام شود؟

    که هر چه داشتم از دین و دل تمام ببرد

    به عام و خاص بگفت اوحدی حدیث رخت

    به صورتی که دل خاص و عقل عام ببرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha