کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر کرا با تو نه پیوندی و پیمانی هست

    نتوان گفت که در قالب او جانی هست

    باز جستیم و نشد روشن ازین چار کتاب

    آیت این نمک و لطف که در شانی هست

    دیو را درد تو در کار کشد، زانکه به حسن

    تو پری داری، اگر مهر سلیمانی هست

    تا جهان پرده برانداخت ز روی تو، بریخت

    زنگ هر نقش که بر صفهٔ ایوانی هست

    هر طرف باغی و هر گوشه بهشتی باشد

    خانه‌ای را که در و مثل تو رضوانی هست

    مدعی گر ز رخت معجزه خواهد، بنمای

    با که روشن‌تر ازین حجت و برهانی هست؟

    هم تو باشی به تناسخ که: دگر باز آیی

    دیدن مثل ترا هیچ گر امکانی هست

    بی‌خیال تو شبی دیدهٔ ما خواب نکرد

    با کسی گرچه نگفتیم که: مهمانی هست

    از تنور دل ما دود برآید، بدو چشم

    مگر این نوح ندانست که: توفانی هست؟

    اگر، ای سایهٔ رحمت، نظری خواهی کرد

    نقد را باش، که محتاجم و حرمانی هست

    که پسندد که: به درد تو در آییم از پای؟

    دست ما گیر، اگرت مکنت درمانی هست

    تو به دندان منی، از همه خوبان، گر چه

    اوحدی را نتوان گفت که: دندانی هست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha